تولدم سیزده آبان بود اما نه مثل سیزده آبان سال قبل و نه سیزده آبان سال قبلترش، امسال با دوروز تاخیر تبریک گرفتم و تنها هدیه ای هم که گرفتم یه شاخه گل کنده شده از باغچه ی ترمینال دم رفتن بود:))

الان انتظار متن احساسی داشتین؟! نه جانم

ینییییی تا اییین حد رومانتیککککک:))) من نمیرم اینهمه عشق نثارم شده امسال:))

از معایب این روز سیزده بگویم که اولش که همه میگن نحسه:))

دومش که خدا بخواد زارت زدم روز دانش آموز شده اونروز و بنده درررر تمااااام سالهای دانش آموزیم !! دقت کنین تمام سالها! مجبور شدم روز تولدم بصورت کاملا اجباری از ٩صب پاشم برم شعار بدم مرگ بر آمریکا:/

نه انصافا این عدالته؟ این حقه؟ من دوس داشتم روزای تولدم مث تو فیلما هر غلطی دوس دارم بکنم:(

از اینا گذشته بخاطر کادوهای نگرفتم هم خوشحالم حالا نه اینکه٢٧ساله شدن چیز خوشحال کننده ای باشه ولی امسال همینجور الکی خوب بود:)


پ ن:با اون یه شاخه گل یه تیپ هنری به هم زده بودم فقط یه عکاس کم داشتم بوخودا:دی

حالا البته این شاخه هه و گل و تبریک و اینا خودش یه داستان داره که شاید بعدا عرض کنم:))