اخیرا داستان های زیادی خواندم از هزاران عشق ...هزاران داستان ، و هر بار خواستم  هزاران بار رنج راحس کنم، شعف را شوق را...گاهی فقط میخوانم تا حس کنم، مردابی که احساساتم را غرق کرده تکان بخورد بلرزد، یادش نرود روزی "جان"در تنم بوده است...