یک کوچولو اشک ریخته بودمو یک کوچولو هم دلم برای بابا جانم تنگ شده بود ، اومدم وبلاگو باز کنم براتون یه طومار احساسی و طغیانی و اینا از خودم بنویسم، بعدش گفتم نه بزار اول ببینم بچه ها چه پستایی گذاشتن، عاقا بنده  از هر کی که پست بهاری گذاشته عمیقا تشکر میکنم:)) انچنان با سرعت حالم خوب شد اصن خودم توش موندم:))


+یچیز دیگه، ای کسانی که وقتی یکی فوت میکنه میترسین تسلیت بگین ، میترسین کنار دوست رفیق فامیل ..یا هرچیتون باشین، نترسین برین ، ادم اونموقع ها خیلی تنهاست یدونه تسلیت هم دلش و اروم میکنه انگار یکی رو قلبش حوله ی گرم میزاره، فک نکنین بی تاثیره ، خودتونو دور فرض نکنین:)