بهم پیام داد: سلام

نوشتم: سلام 

وقلبم تپید دستهایم عرق کرد , پلکهای مرتب زدم برای خودم, هنوز هم گاهی وقتی کسی میگوید سلام,قلبم میزند , تعادل ضربان هایم بهم میریزد و با خودم میگویم: هنوز هم؟ مگر بزرگ نشده ای؟ دختره ی خنگ هنوز عادت نکردی , بابا اینهمه سلام اینهمه مرد........هنوز هم که هنوز هست باید بنشینم یک گوشه به دست و پاهای گم کرده ام بخندم:) بعد یکی یکی کنار هم بچسبانشمان بهشان دستور بدهم سر جایشان بمانند بعد سرم را بالا بگیرم بگویم بعله! من ک تجربه مندم!من ک از خودش غاافلگیر نمیشود!هان؟!